مروری بر تحولات این سالها و مقایسه آن با اتفاقات رخ داده در دولت زبان بلدان! عیار مناسبی برای شناخت مولفههای دیپلماسی مقتدرانه و تفاوت آن با دیپلماسی انفعالی و وادادگی است.
همین چند سال پیش بود که شاهد بیحرمتی به ایرانیها در اشکال مختلف و تروریست نامیدن آنها در مجامع بینالمللی بودیم تا حدی که دولتهای اروپایی بااشاره به صهیونیستها وخوشرقصی برای آمریکا، اقدام به اخراج دیپلماتهای ایرانی میکردنداما سکانداری امیر عبداللهیان بر وزارت خارجه در قالب دولت مردمی، نقطه پایانی بر این کابوسها بود، زیرا دیپلماتهای ایرانی با کارآمدی در عرصه میدان و دیپلماسی، شرایط را نه فقط به نفع ایران بلکه به نفع منطقه تغییردادند. توجه به دیپلماسی چندجانبه در سالهای اخیر زمینه مناسبی برای تحقق منافع ملی و تکمیل فرآیند عضویت و همگرایی کشورمان در سازمانهای مهم منطقهای نظیر شانگهای، بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیا شد، مضاف بر اینکه ظرفیتهای کشورمان در نشستهای مختلف بینالمللی نظیرمجمع عمومی سازمان ملل متحد، کنفرانس اسلامی، داووس۵۴و… به کارگرفته شد تا نقش جمهوری اسلامی ایران در مناسبات منطقهای و بینالمللی به نمایش گذاشته شود. در بخش همکاری با همسایگان، سیاست توازن منطقهای و تنشزدایی دردستورکارقرارگرفت وبرقراری روابط با عربستان، مصر، بحرین و… کارنامه پروپیمانی رابه دولت سیزدهم اختصاص داد.
البته دولت مردمی به همین اکتفا نکرد و به این ترتیب گسترش سطح تعاملات با همسایگان بهویژه با دول آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، سیری صعودی گرفته وبه زمینههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی ودیپلماسی عمومی نیز پیوند خورد. کنشگری ایران در طوفان الاقصی و عملیات تنبیهی وعده صادق نیز به یکی از شاهکارهای عرصه دیپلماسی بدل شد و کمک شایانی به تثبیت گفتمان انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت در نظام بینالملل کرد و موجب تغییر نگرش افکار عمومی جهان به قدرت جمهوری اسلامی شد تا حدی که هیمنه پوشالی صهیونیستها را که دههها بود به آن غره بودند، متلاشی کرده و حد و اندازه این رژیم جعلی را عیان کرد؛ بنابراین با نگاهی به این تغییر و تحولات، حالا عجیب نیست که خبر اخراج منافقین از فرانسه ـ که اولین پناهگاه این مزدوران بود ـ را میشنویم و همین رویدادها گویای وزن قابلملاحظه ایران در مناسبادولت سیاسی نظام بینالملل است.
تغییر رویکرد کشورهای غربی برای میزبانی از منافقین تروریست
بنابر گزارشهای خبری منتشر شده، دولت فرانسه با یورش به منافقین متوجه خطر وجودی این گروهک تروریستی شد و به این ترتیب حالا این کشور نیز پس از آلبانی و عراق، تبدیل به جهنم پادوهای شیطان شده و چراغ خانه منافقین خودفروخته با اقدامات انقلابی دولت مردمی، بیفروغ شده است. این سلسله اقدامات نشان از تغییر رویکرد کشورها در تعامل با منافقین دارد و دولتهای غربی پس از اقتدارآفرینی ایران در عرصههای مختلف، خواستار کاهش تنش با ایران هستند تا مناسبات منطقهای خود را دچار مشکل نکنند. البته انجام این اقدام تهاجمی پلیس فرانسه علیه گروهک تروریستی منافقین، از ابعاد مهمی برخوردار است، زیرا این کشور به عنوان نخستین دولت به حمایت از اقدامات تروریستی منافقین پرداخت و با روی خوش از آنها که نزدیک به ۱۷ هزار هموطنشان را به شهادت رسانده بودند، استقبال کرد و این اقدام باعث شد تا روابط ایران و فرانسه تیرهتر شود و آیتا… هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در جلسه ۴اسفند ۱۳۶۰با محکومیت حمایتهای فرانسه از منافقین گفت: «این جنایتکارها امروز در فرانسه جمع شدهاند و مشترکا توطئه میریزند… آمریکا هم بوده و مراکزی را در تهران شناسایی کردیم که در همین رابطه پول از آمریکا گرفتند و در همین راه پول خرج کردند که بهظاهر کمونیست هم نیستند، اما مسئولیت مشترک ما برای همه این جنایتکارها قائلیم و خصوصا امروز فرانسه که مرکز تجمع این جنایتکارها شده؛ بختیار، بنیصدر، رجوی، اویسی، ازهاری و عبور و مرور رضا پهلوی و امثال اینها که ما میدانیم اینها همه آنجا هستند و این فرانسه است که اینها را با هم متحد کرده و فرانسه باید در آینده تاریخ، جوابگوی ملت ما باشد و ما از فرانسه به این آسانی نخواهیم گذشت؛ اگر هم ما بگذریم، مردم ما و این محرومانی که جسدهای قطعهقطعه شده بچههایشان را از بیمارستان تحویل گرفتند و به گورستان بردند، ازفرانسه نمیگذرند. البته فرانسه هم بدون آمریکا کار نمیکند.» علاوه بر جانبداری ضد مردمی دولت فرانسه از تروریستها، بعدها اسنادی افشا شد که طی آن مکالمات و گفتگوهای مسعود رجوی و مقامات رژیم بعث عراق منتشر و مشخص شد که همکاریهای فرانسه و سازمان مجاهدین خلق فقط محدود به پناهندگی به مسعود رجوی نیست و فرانسه و واشنگتن از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخستوزیری اطلاع داشتند.
مسعود رجوی در دیدار با سران رژیم بعث با اشاره به اطلاع واشنگتن و پاریس از انفجارها با افتخار میگوید: «همانگونه که اطلاع دارید من در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم. در آن سالها به اینگونه نبود و به ما تروریست نمیگفتند؛ هرچند که کاخ سفید و کاخ الیزه میدانستند؛ با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم. میدانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیسجمهور و علیه رئیسالوزرای [ایران]انجام داد. آنها میدانستند و خوب هم میدانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.»
عوامل موثر در تغییر موضع ضدایرانی فرانسه
این خصومت با ملت ایران تداوم یافت و در بزنگاههای مختلفی همچون اغتشاشات سال ۱۴۰۱ عیان شد و امانوئل مکرون ضمن حمایت از آشوبگران، دیداری نیز با مسیح علینژاد داشت تا بر آتش اغتشاشات بدمد؛ از همین رو تحرکات ضدگروهک تروریستی منافقین از سوی فرانسه، دلالت بر ذلت اپوزیسیون ضدایرانی دارد تاحدی که مقامات کشورهای اروپایی دریافتهاند جمهوری اسلامی ایران با بهرهمندی از پشتوانه مردمی، بیدی نیست که با تحرک چند برانداز و ائتلاف آنها، لرزیده و زمینگیر شود کمااینکه همه بدخواهان انقلاب اسلامی ایران همچون رجوی و پهلوی به زبالهدان تاریخ پیوستندوایران به استقبال انتخاب نهمین رئیسجمهور کشورش میرود؛ ازهمین رو استمراردیپلماسی مقتدرانه، امری مهم است و باید جزو اولویتهای مردم برای رأی دادن به کاندیداها باشد تا خدای ناکرده سیاست خارجه، به اخم و لبخند دولتهای غربی گره نخورد. نکته حائز اهمیت دیگر این است که ننگ همکاری با دشمن متجاوز علیه هموطنان، باعث شده تا نقاب از چهره کریه منافقین بیفتد وحتی اپوزیسیون نیز راغب به همکاری با این گروهک تروریستی نیست به همین دلیل کشورهای اروپایی نیز با شناخت خوی وحشی این سازمان، از میزبانی آنها سرباززده و در راستای منافع ملیشان، اقدام به اخراج آنها کردهاند و اکنون تنها پوستهای از این مزدوران آمریکایی ـ صهیونیستی مانده است.
منبع: روزامه جام جم