از رسانهها همواره بهعنوان رکن چهارم دموکراسی یاد میشود و در این مسیر به جرئت میتوان ادعا کرد که در افزایش سطح آگاهی جامعه و تشویق حضور مردم پای صندوقهای رأی بهمنظور انتخاب فرد اصلح نقش بیبدیل دارند تا جایی که به گفته بسیاری از آگاهان و فعالان سیاسی، رسانه در بخش اطلاعرسانی و آگاهی تنویر افکار عمومی همچنین در شناخت و داوری نامزدهای اصلح نسبت به وعده و وعیدهای انتخاباتی و ارائه برنامههای خود به مردم نقشی مهم، کلیدی و اساسی دارند.
بر این اساس در دهههای اخیر شاهدیم که برنامههایی مثل مناظرات نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری از مهمترین برنامهها در برهه زمانی انتخابات است، چرا که موجب شناخت بیشتر مردم نسبت به نامزدها میشود اما نکته قابل توجه آن است که برنامههای این برهه زمانی تنها محدود به مناظرات نمیشود، بلکه در هر دوره و با توجه به شرایط موجود، شاهد تغییراتی در کلیات و جزئیات برنامهها هستیم.
یکی از متفاوتترین برنامههای این دوره صداوسیما، برگزاری میزگردهای تخصصی با سه محور فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است که نامزدهای تأیید صلاحیت شده هر کدام با حضور در برنامههای جداگانه به بیان نظرات خود میپردازند و این امر تا اینجا تأثیر بسزایی در جذب مخاطبان به تلویزیون و تسهیل تصمیمگیری داشته است.
برنامههای صداوسیما منجر به جلب توجه نخبگان جامعه شده است
بر این اساس محمدرضا اخضریان، کارشناس مسائل سیاسی معتقد است که در فضای انتخابات دو موضوع مشارکت و نامزدها مهم هستند و بر این اساس فضاسازی رسانهای و تبلیغاتی هر دو حوزه بر عهده رسانه ملی و رسانههای دیگر است و در این باره اظهار میکند: رسانه در حوزه مشارکت باید این کارکرد را داشته باشد که بتواند انگیزه ایجاد کند تا مردم پای صندوق بیایند و رأی دهند، چراکه اولاً هر چقدر برای ما جذاب باشد و نامزدها حرفهای خوبی بزنند، اما دیده نشود و بعد نیز انگیزهای برای اینکه افراد پای صندوق بیایند ایجاد نکند، کارکرد ندارد.
وی با بیان اینکه از نقاط اولیه و اصلی کارکرد رسانهها این است که مردم را بتواند پای صندوق بیاورد، ادامه میدهد: دومین نکته مباحث خود نامزدها است یعنی افراد با نامزدها و دیدگاههایشان آشنا شوند، که برای این موضوع زمینههای گوناگونی همچون مناظرههای برگزار شده و گفتوگوها بین کارشناسان و منتقدان نیز وجود دارد؛ اینها ظرفیتهای خوبی هستند که میتوانند این فرصت را برای انگیزه مشارکت بیشتر فراهم کند.
کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر اینکه بهنظر میآید به از ظرفیتهای موجود در رسانههای مختلف ما، حتی رسانههای عمومی، جمعی و رسانههای نوپدید استفاده نشده و معمولاً رسانهها مقطعی یا فصلی هستند و در مواقع انتخابات که به مشارکت نیاز است یا میبینند لازم است مردم در آن زمان با چیزی آشنا شوند، فعال میشوند و کار خود را آغاز میکنند، تصریح میکند: باید گفت این پدیده هزینه و ایجاد شور است و شعور اجتماعی، شعور انتخاباتی و شعور مشارکت تولید نمیکند، بلکه شور مشارکت تولید میکند و نتیجه آن این است که عدهای حال و هوای انتخاباتی پیدا میکنند، حال و هوای رأی دادن پیدا میکنند و ممکن است حتی رأی هم بدهند، اما برای ساخت یک جامعه بالنده این فرایند حداقلی و نگاه کوتاهمدتی است.
اخضریان با اشاره به آغاز برنامه تبلیغاتی نامزدها میافزاید: در انتخابات اخیری که انجام شد حدود ۶۰ درصد از مردم برای رأی دادن پای صندوق نیامدند، در همین راستا باید نتایج این مجموعه فعالیتها بعد از اینکه شمارش آرا انجام شد را ارزیابی کرد که آیا موفق بوده است یا خیر؛ همچنین زیاد و کم شدن رقابت انتخاباتی، شور و نشاط عمومی جامعه، فعالیت ستادهای تبلیغاتی، صداوسیما و رسانههای گوناگون جامعه میتواند در فرایند مشارکت در انتخاب مؤثر باشد.
وی با یادآوری اینکه از طرفی در این یک هفتهای که از فضای تبلیغات میگذرد اتفاقی که افتاده این است که بخشی از نخبگان جامعه انگیزههای مشارکت بالاتری دارند و رسانهها توانستهاند توجه این قشر را به خود جلب کنند، میگوید: اگرچه ممکن است هنوز رأی آنها را تغییر یا تحکیم نکرده باشد، اما توجه بخشی از نخبگان را نسبت به این پدیده جلب کرده است و در ادامه مسیر برای جذب عموم جامعه هنوز فرصت هست، چراکه در انتخابات قبلی نیز بعد از مناظرهها، تحلیلهای آن نشاط انتخاباتی را ایجاد میکرد، از اینرو هنوز دیر نشده است.
ابتکار متفاوت صداوسیما با برگزاری میزگردهای تخصصی
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به میزگردهای برگزار شده در این دوره از انتخابات توسط صداوسیما و استقبال خوب مخاطبان از آن میگوید: این فرایند الگوی خیلی خوب و روش مناسبی برای فهم پدیدهها است و نشان میدهد مردم بهویژه نخبگان جامعه منتظر شنیدن حرفهای تازه هستند، چراکه هر موقع برنامههای مختلفی را در ایام انتخابات یا فعالیتهای سیاسی کشور داریم، میبینیم که مناظرههای میزگرد علمی برگزار میشود و به وضوح میبینید که مردم نسبت به آن اقبال دارند.
اخضریان خاطرنشان میکند: البته مردم که میگوئیم منظور نخبگان جامعه هستند و ممکن است اقوام و تودههای جامعه انگیزهای نداشته باشند که طبیعی است، اما نخبگان جامعه محرک جامعه و محرک سایر گروههای جامعه هستند، همچنین نشستها نشان میدهد که مردم دنبال شنیدن حرفهای تازه و راهکارهای تازه هستند و هنوز از بهبود اوضاع ناامید نیستند، لازم به ذکر است که بخشی از نخبگان جامعه از این جهت توجه نشان میدهند که انتظار دارند یک نامزد به آنها توجه کند و امید داشته باشند که چهار سال آینده با چهار سال گذشته آنها متفاوت یا بهتر باشد و در واقع خواستههای آنها در این صحبتها گاهی شنیده شود.
وی با نگاهی به ارزیابی نشستهای برگزار شده اظهار میکند: در مجموع با این نشستها موافق هستم اما نقاط ضعف و قوتی دارد؛ از نقاط قوت این نشستها میتوان به این اشاره داشت که امکان شنیدن دیدگاهها را فراهم میکند و جامعه را بهویژه جامعه نخبگان، اصحاب سیاسی و گروههای سیاسی را با اطرافیان نامزد مورد نظر آشنا میکند، چرا که بخشی از شناخته آدمها از اطرافیانشان است و گاهی حرفها ممکن است تبلیغاتی، هیجانی و انتخاباتی باشد و مبنایی نداشته باشد، اما وقتی اطرافیان آن نامزد را میبینید متوجه سابقه فرد میشوید و این سابقه کمک میکند که افراد تصمیمات دقیقتری بگیرند.
کارشناس مسائل سیاسی در خصوص نقاط ضعف نشستهای تخصصی صداوسیما درباره انتخابات توضیح میدهد: در عین حال نشستهایی که برگزار شده است ضعفهایی دارد، چراکه به نظرم در بعضی نشستها و در برخی از موارد مجریها اصلاً در سطح آن نشست کارشناسی نبودند و توان اجرا و اداره برنامه را نداشتند و ضعیف بودند، همچنین بعضی کارشناسانی که حضور داشتند به نمایندگی از جبهه نخبگان و پرسشگران جامعه بودند که به نظرم پرسشها اقتضایی است و نگاه میکنند که مخاطب یا نامزد چه میگوید و بر اساس آن سوال میپرسند از اینرو نمیتوان در ۸۰ یا ۹۰ دقیقهای که برای نامزدها فرصت هست، حرفهای واقعی و جدی را که ضرورتاً باید به نظر کارشناسان برسد به ذهن آنها برساند و نامزد اگر کاربلد، زرنگ و توانمند باشد حرفهای کلیشهای و کلی میزند و مدیریت میکند که از درون آن حرفها نیز سوال دربیاید میتواند با جوابهای کلیشهای آنها را پوشش دهد و وقت و انرژی زیادی را بگیرد، همچنین از آنجا که کارشناسان زمان محدودی دارند و خود آنها نیز بیشتر وقتها تماشاچی هستند، فرصتی برای اینکه کارشناسان کنار نامزدها برگه و یادداشت بدهند نیست، چراکه فرصت خواندن و هماهنگی وجود ندارد و این موارد کار را ضعیف میکند.
اخضریان ادامه میدهد: در بخشهایی شاهد بودیم که کارشناسان به شکل آشکاری سوگیری مثبت یا منفی نسبت به نامزدها داشتند و این در نظر مخاطب خیلی مورد پسند نبود، همچنین در ادامه شاهد واکنشها در شبکهها بودیم که بعضی از موارد مورد پسند عموم جامعه یا بخش نخبگی حداقل جامعه نبود.
جای خالی کارشناسان نامزدها در برنامههای صداوسیما
وی تصریح میکند: رسانه به طور خاص توان اینکه بتواند دیدگاه آدمها را به یک نامزد جذب کند را ندارد و این ادعای بزرگی است که بگوییم یک رسانه میتواند به نفع یکی اقدام کند؛ اما به طور کلی کارکرد رسانه آن است که توجه عموم را نسبت به برنامه یک فرد یا گرایش جلب کند که این توجهات ممکن است مثبت یا منفی باشد؛ از طرفی شاهد خواهیم بود که پس از مناظرهها میزان توجهات عمومی جامعه نسبت به نامزدها متفاوت میشود و این کار بهرهبرداری نامزدها از فرصت رسانهای است که برایشان فراهم شده است و نامزدها میتوانند خودشان را در این فرصت رسانهای بالا یا پایین ببرند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران میافزاید: پرسشهای مردمی باید با حضور مردم انجام شود، چرا که آنها هم میخواهند حرفهایی را بزنند، در همین راستا میتوان این فرصت را در رسانه فراهم کرد، همچنین لازم نیست اینگونه نشستها با حضور خود نامزد برگزار شود، بلکه از آنجا که نامزدها نمایندگان و کارشناسانی را دارند میتوانند با حضورشان نشستهای متعدد مردمی برگزار شود و حرفهای مردم شنیده و به آنها واکنش نشان داده شود؛ در دورههای پیش نشستهای اختصاصی برگزار میشد، اما در این دوره شاهد نشستهای اختصاصی با کارشناسان و بدون حضور نامزدها نبودیم یعنی کارشناسان مورد نظر نخبه و کارشناس یک نامزد حضور داشته باشند و پاسخگوی سوالات باشند، چراکه با اطرافیان نامزدها میشود آنها را بهتر شناخت تا با خود آن نامزد.
رسانه فقط ابزار نامزدها نیست؛ باید کارکرد نقد و بررسی هم داشته باشد
اخضریان میگوید: رسانه فقط ابزار نیست که به نامزدها فرصت دهیم هرچه که دلشان میخواهد بگویندریال بلکه رسانه باید کارکرد نقد و بررسی داشته باشد و میتواند فرصت فراهم کند که گروههای مختلف بیایند و به نقد عملکرد آن نامزد بپردازند، چراکه آن نامزد ۳۰ تا ۴۰ سال است که در این مملکت در حال کار کردن است و کارنامه، برنامهها و عملکردیهایی داشته که باید مورد نقد قرار گیرد؛ در همین راستا باید کارنامه آن فرد مورد نقد و بررسی جدی قرار بگیرد، چرا که قرار است ۴ تا ۸ سال سرنوشت ۸۰ میلیون آدم را بر عهده بگیرد، از اینرو رسانه باید فرصت را فراهم کند و میتوان در این مسیر از کارشناسان نخبگان مختلف برای نقد استفاده کرد.
وی اظهار میکند: در کنار برنامه نشستهای رسانهای باید نشستهای منتقدان برگزار شود، یعنی برای هر نامزد میتوانیم فرصتی را فراهم کنیم تا منتقدان آن نامزد بیایند و برنامه چالشی ایجاد شود و افراد حاضر در آن نشست دیدگاهها و نقد خود که چرا آن فرد نباشد را مطرح کنند، این فرایند دید مردم را باز میکند و پدیدههایی که اطراف نامزد وجود دارد را آشکارتر میکند.
کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به نقاط قوت و قابل توجه چنین برنامههایی ادامه میدهد: چنین برنامههایی دانش عمومی را بالا میبرد، بینش جامعه را به شدت توسعه و تغییر میدهد، باورهای کلیشهای که در مورد افراد وجود دارد را میشکند، چرا که بسیاری به خاطر اینکه نقدی از نامزد محبوب خود نشنیدند نسبت به آن یک واکنش کاملاً احساسی دارند و وقتی که با نقد آن روبهرو شوند ممکن است که دیدگاهشان کاملاً اصلاح و با تغییرات جدی صورت گیرد، همچنین انگیزه مشارکتی را توسعه میدهد یعنی آدمها با واقعیت فرد در این فرصت میتوانند آشنا شوند و بهطور کلی این کار فرصت خوبی است برای اینکه نظام انگیزشی مردم را ارتقا دهد و مردم در جامعه میداندار کاری شوند.
اخضریان تصریح میکند: نامزد پس از هر عملی باید نسبت به کارهای خود پاسخگو باشد و این کارها موجب امیدآفرینی در مردم و بالابردن گرایش عمومی افراد برای رأی دادن میشود، یعنی فرایند نشاط انتخاباتی را توسعه دهد.
اعتماد مردم به رسانهها، شرط تأثیرگذاری آنها است
داوود نعمتی انارکی، کارشناس رسانه و عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما با بیان اینکه هرچه محتوای برنامه انتخاباتی به مخاطب نزدیکتر شود، اثرگذاری آن افزایش مییابد، اظهار میکند: رسانهها در مباحث کلان هر جامعهای میتوانند در جلب توجه مخاطبان خود به آن موضوعات و مباحث کلان ایفای نقش کنند؛ از مهمترینِ این مباحث انتخابات است که رسانهها به شکلهای مختلف به آن میپردازند و اهمیت این موضوع در جامعه ما بر کسی پوشیده نیست.
وی ادامه میدهد: در بحبوحه هر انتخابات رسانهها بهخصوص صداوسیما با تمام توان خود وارد عرصه تبلیغات برای نامزدها میشوند تا شناخت بیشتری نسبت به نامزدها برای مردم فراهم آورند، در همین راستا در انتخابات چهاردهم ریاستجمهوری نیز شاهد حضور گسترده رسانه ملی در تبلیغات نامزدهای انتخابات با هدف ارزیابی آنچه که تاکنون انجام شده هستیم.
کارشناس رسانه تصریح میکند: صاحبنظران سیاسی در بحث انتخابات در هر جامعهای، افراد آن جامعه را به سه گروه سفید که حتماً رأی میدهند، سیاه که رأی نخواهند داد و خاکستری که تردید دارند، تقسیم میکنند که نتایج تحقیقات مختلف در جوامع نشان میدهد رسانهها بهطور عمده بر قشر خاکستری متمرکز میشوند که نظر آنها را جلب کنند تا در انتخابات شرکت کنند؛ طبیعی است که روی این قشر باید متمرکز شوند، چون تکلیف دو گروه سفید و سیاه مشخص است.
نعمتی انارکی با اشاره به نقش رسانه در دعوت مردم برای انتخابات میافزاید: ابتدا باید رسانه در بین مردم اعتبار داشته باشد و مورد اعتماد مخاطبان باشد، دوم یک رسانه باید بتواند از ظرفیتهای مختلف برای تولید پیام استفاده کند، مثلاً رسانهای چون صداوسیما باید تولید پیام را در قالبهای مختلف محتوایی انجام دهد که مخاطب جذب شود، سوم رسانه نشان دهد که در انعکاس موضوعات مختلف صدای جامعه است و در واقع مردم دیدگاههای خود را در محتواهای رسانه مشاهده کنند، نکته مهم دیگر پرداخت حرفهای رسانه به موضوعات مربوط به انتخابات است، یعنی رسانه در پرداخت حرفهای محتوا باید محیط را رصد کرده باشد که چه در جریان است و نسبت به نامزدها مطالبهگر باشد، به کالبد شکافی برنامهها و سخنان نامزدها بپردازد و توجه مخاطب را به خود جلب کند.
وی تاکید میکند: رعایت این موارد و مواردی دیگر که متعدد است، توسط هر رسانهای در جذب افراد جامعه بهخصوص کسانی که دچار تردید هستند، اثرگذار است، همچنین تاکید میکنم که رسانه در پرداخت محتوا باید توجه داشته باشد که در فضایی رقابتی کار میکند، فضایی که رقبا نیز تلاش میکنند قشر خاکستری را به مشارکت نکردن دعوت کنند، پس حرفهای بودن با در نظر گرفتن اصول حرفهایگری ضروری است.
عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما میگوید: داغ شدن تب انتخابات صرفاً به عامل رسانه برنمیگردد و عوامل مختلف تأثیرگذار است؛ اینکه نامزدهای انتخابات طیفهای مختلف فکری را در بر گیرند، اینکه مردم از چه رسانهای و با چه محتوایی پیامهای نامزدها را دریافت کنند، اینکه رسانهها زبان گویای مردم و مطالبهگر باشند، نکته مهم دیگر این است که رسانهها در پرداخت محتوا صرفاً احساسی عمل نکنند، بخش عمده سوالات در برنامههایی همچون میزگرد، مناظره و در مجموع برنامههای گفتوگومحور باید عقلانی باشد، چراکه چنین محتواهایی حتی ممکن است تا حدی نیز چالشبرانگیز باشد، اما این چالشها توسط مجری میتواند مدیریت شود.
ظرفیت برنامههای گفتوگو برای ایجاد ظرفیت گفتمانی در ایام انتخابات
نعمتی انارکی اظهار میکند: برنامههای گفتوگو محور میتواند یک ظرفیت گفتمانی را پدید آورد که توجه مخاطب جلب شود، پیامها را دریافت و مورد تأمل قرار دهد. همچنین ایجاد ظرفیت گفتمانی نامزدها با توجه به اصل تضاد و تفاوتی که در دیدگاههای نامزدها وجود دارد و رسانه باید به آن توجه نشان دهد، میتواند در میزان توجه مخاطب به محتوا تأثیر داشته باشد.
وی ادامه میدهد: رسانههای داخلی و مهمتر از همه صداوسیما در این سالها نسبتاً به بلوغ خوبی در جریانسازی رسانهای در خصوص انتخابات رسیدهاند، فرصتهایی که برای نامزدها به شکل برابر و یکسان پیشبینی شده است، جلوی این انتقاد را که رسانه به یک نامزد توجه بیشتری دارد و نسبت به دیگری توجه کمتر، گرفته است، همچنین صداوسیما برنامههای تبلیغاتی نامزدها را در قالبهای مختلف محتوایی همچون فیلم مستند، میزگرد، مناظره، گفتوگوی ویژه خبری و گفتوگوهای کوتاه برای خبر قرار داده است.
کارشناس رسانه تصریح میکند: پیش بینی شده که نامزدها بتوانند برنامههای انتخاباتی خود را بهتر بروز دهند، اما باید توجه شود که صداوسیما ضمن اختصاص دادن برنامههای مختلف باید هر برنامه را به شکل حرفهای مدیریت کند تا برنامه جذاب و تماشایی شود. در همین راستا به نظرم صداوسیما در انتخابات آتی باید ظرفیت جدیدی را پدید آورد، ظرفیتی که در آن مردم عادی حضور داشته باشند و نامزدها مکلف به پاسخگویی به سوالات آنها شوند؛ این ظرفیت موجب میشود که رسانه بتواند محتوا را به مخاطب نزدیک کند و مخاطب وقتی خود و سوالش را در آئینه رسانه میبیند و میشنود، نسبت به پیام باورپذیرتر میشود.
نعمتی انارکی با اشاره به ارزیابی برنامه تبلیغاتی نامزدها میافزاید: ارزیابی را باید پس از پایان برنامههای تبلیغاتی صداوسیما انجام داد، اما برآیند آنچه که تاکنون پخش شده و بازنشر بخشهایی از محتواهای تبلیغاتی نامزدها در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که صداوسیما در مجموع خوب عمل کرده، اگرچه ممکن است ضعفهایی هم وجود داشته باشد، اما درمجموع رویکرد مناسبی اتخاذ کرده است.
شناخت مخاطب با برگزاری میزگردها نسبت به نامزدها عمیقتر میشود
وی با اشاره به استقبال خوب مردم از برگزاری میزگردها میگوید: شاید حضور کارشناسان آشنا به موضوع میزگرد و طرح سوال از نامزد دعوت شده در برنامه عنصر اصلی جذب مخاطب بوده باشد، ضمن آنکه در چنین برنامههای گفتوگومحور، مخاطب خوب میتواند به ظرفیت برنامهریزی و اجرایی نامزد پی ببرد؛ در همین راستا به صراحت عرض کنم که از طریق همین میزگردها و برنامههای گفتوگومحور برخیها توانستند دور اسم برخی نامزدها را خط قرمز بکشند و این ظرفیت چنین برنامههایی است که میتواند شناخت مخاطب را نسبت به شخص نامزد و برنامههای او عمق ببخشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما اظهار میکند: نقاط قوت میزگردها طرح سوال توسط سه کارشناس با نگرشهای مختلف و همچنین نوع برخی سوالها بود که نشان میداد پرسشگر دنبال پاسخ شفاف است تا کلیگویی توسط نامزد، اما مهمترین نقطه ضعف میزگردها نیز دخالت نکردن محتوایی مجری در برنامه بود؛ در واقع نقش مجری به تنظیم وقت تقلیل یافته بود که میتوانست فراتر از آن باشد، یعنی مجری نیز میتوانست نقش یک کارشناس را اجرا کند.
نعمتی انارکی ادامه میدهد: محتوای رسانه در قالبهای مختلف اگر به مخاطب شناخت صحیح و عمیق نسبت به نامزد بهخصوص برنامههای او بدهد و برای مخاطب مشخص سازد که بهطور مثال این نامزد از قدرت اجرایی بالایی برخوردار است و میتوان به او اعتماد کرد که سکان اجرایی کشور را به مدت چهار سال به او سپرد، میتوان امیدوار بود که برنامهها در رأی مخاطب تأثیر داشته است.
وی تصریح میکند: برنامهای که مردم در آن حضور داشته باشند و مستقیم سوال خود را بپرسند، میتوانست در نزدیک کردن محتوا به مخاطب که اصل مهمی در جلب توجه اوست، تأثیرگذار باشد. در ضمن برنامه دیگری هم میتوانست مورد توجه باشد که در آن از هر ستاد انتخاباتی یک نفر حضور مییافت و به تشریح دیدگاههای نامزد انتخاباتی مورد نظر خود میپرداخت؛ حداقل یک میزگرد اینچنینی اگر پخش میشد، حتماً جلب توجه میکرد.
کارشناس رسانه با بیان اینکه این برنامهها نقاط قابل توجهی دارند، میافزاید: جلب توجه مخاطب، تقابل دیدگاه نامزدها و انتخاب بهترین آنها توسط مخاطب، افزایش ادراک مخاطب نسبت به شخصیت نامزد، توجه گزینهای نسبت به مهمترین بخش مطالب نامزدها، مقایسه مخاطب نسبت به آنچه که نامزد میگوید و آنچه که تاکنون انجام داده، یعنی مخاطب میتواند تعارض بین گفتار فعلی و رفتار گذشته نامزد را پی ببرد.
رسانهها در دوران کنونی، به بخشی جداییناپذیر از زندگی مردم تبدیل شدهاند؛ مردم در طول شبانهروز، از محتواهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، آموزشی و سرگرمی رسانهها استفاده میکنند و بر این اساس بخش عمدهای از جامعهپذیری نسلها از طریق رسانهها انجام میشود و نفوذ و تأثیر رسانه تا جایی است که برخی نظریهپردازان ارتباطی بر این باورند که رسانهها اولویت ذهنی و حتی رفتاری ما را تعیین میکنند و اگر چگونه فکر کردن را به ما یاد ندهند، این را که به چه چیزی فکر کنیم به ما میآموزند.
بر همین اساس، با توجه به نقش تأثیرگذار رسانه بر تمام اعضای جامعه بهویژه نسلهای کنونی، نقش رسانهها بهعنوان یکی از دستگاههای فراگیر، گسترده و در دسترس همه در انتقال محتواهای انتخاباتی و در چگونگی شکلگیری رفتارهای سیاسی مؤثر است؛ در واقع میزان و سطح این تأثیرگذاری بر رفتار عمومی، بستگی به سیاستگذاریهای حاکم از سوی مدیریت رسانه دارد، بر این اساس و در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شاهد عملکرد و مدیریت خوب رسانه نسبت به دورههای قبل هستیم.
منبع: ایمنا