مجموعه تلویزیونی حشاشین که در ماه مبارک رمضان امسال توسط رسانه‌های مصری با بودجه‌ای بیش از ۱۳ میلیون دلار منتشر شد، دارای سوگیری‌های فراوانی در مورد هر کدام از شخصیت‌های این سریال بود به گونه‌ای که می‌توان در مورد هر کدام از کاراکتر‌های این نمایش نقد‌های فراوانی نوشت.

طی این مدتی که از انتشار سریال حشاشین گذشته است، اندیشمندان علوم اسلامی، فقها، مورخان و تاریخ پژوهان، ادله‌ها و پاسخ‌های روشنی در مورد ادعا‌های مذهبی در این تله تئاتر را ارائه کرده‌اند و بر همین اساس نیز نیازی به بازپرداخت به آن موارد در این وجیزه احساس نمی‌شود؛ اما به طور کلی قطعا از دید هر فرد مطلع و آگاه به علوم تاریخی، نمی‌توان باور کرد که مردمان آن دوران، اطلاعی از مواد مخدر نداشتند و بر همین اساس مصرف مخدری به نام حشیش در این سریال همواره با شک و شبهه‌های زیادی در نوشته‌های تاریخی همراه بوده است.

هر چند که به ادعای مارکوپولو به دستور رهبر حشاشین به گروهی از جوانان مواد مخدر می‌خوراندند، البته بسیاری از روایت‌ها این ادعا را کذب می‌دانند؛ احتمالا حشاشین داروساز بودند به همین دلیل هم حشاشین نام گرفتند و این موضوع ارتباطی به مواد اعتیادآور نداشته است.

همچنین در مورد افسانه سه یار دبستانی نیز که در این سریال آمده که حکیم عمر خیام، حسن صباح و خواجه نظام‌الملک در دوران کودکی رفاقت با یکدیگر داشتند و سپس هر یک در بزرگسالی به راهی رفتند به گونه‌ای که حسن صباح، رهبری فرقه اسماعیلیه را بر عهده گرفت؛ خواجه نظام‌الملک، سیاستمدار بزرگ دوران سلجوقیان شد و حکیم خیام، شاعر و اندیشمندی گوشه‌گیر شد که در آثارش اندیشه‌های نو و دلهره و اضطرابی از فلسفه هستی و جهان وجود داشت و همیشه دائم‌الخمر بود و به خوشگذرانی و عشرت‌طلبی می‌پرداخت! اما چنانکه محمدعلی فروغی در پیش گفتار تصحیح خود از خیام اشاره کرده است: «این داستان سند معتبری ندارد، و تازه اگر راست باشد، حسن صباح و خیام هر دو باید بیش از ۱۲۰ سال عمر کرده باشند، که بسیار دور از ذهن است؛ به‌علاوه، هیچ‌یک از هم دوره‌های خیام هم به این داستان اشاره نکرده‌اند.»

سریال حشاشین با ساختار جعل تاریخ، نه مبتنی بر سندیت واقعی است و نه می‌تواند برداشتی آزاد از یک برهه تاریخی قلمداد شود و به نظر می‌رسد ساختار مشوش روایت و البته بزرگ‌نمایی‌های اغراق‌آمیزش در راستای شیعه‌هراسی و نیز القای پدرخواندگی ایرانیان در گروه‌های تکفیری همچون داعش است! سیاستی ناپخته که حتی مخاطبان عادی نیز به این میزان از کینه‌توزی و عداوت پی می‌برند و کیست که نداند گروهک تکفیری داعش از چه باور‌هایی برخواستند و چه حکامی حامی آنان بودند.

کلیک کنید خواندنی است:   جراحی‌های لاکچری چشم؛ از تغییر رنگ تا کاشت نگین!

چرا پخش سریال حشاشین ممنوع شد؟ پخش این سریال به دلیل «تحریف تاریخ اسلام» و «ساخت مغرضانه سیاسی» در سکو‌های اینترنتی کشور مجوز انتشار ندارند و در همین راستا، دلایل زیر برای حذف این سریال به نقل از سامان مرادحسینی، سخنگوی مجمع رصتا در ساترا منتشر شده است:

«ممنوعیت نمایش سریال «حشاشین» در ایران توسط ساترا صرفا از این باب نبود که بخواهیم از مشاهده این اثر توسط مخاطبان ایرانی جلوگیری کنیم بلکه از این جهت هم موضوعیت داشت که در مقابل تولید و انتشار اثری که چهره نادرستی از ایرانی‌ها نمایش می‌دهد موضع گیری رسمی کنیم و نشان دهیم که در‌های شبکه نمایش خانگی ایران به روی اثر ضد ایرانی باز نیست.»

«غیاث‌الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری»، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و شاعر رباعی‌سرای ایرانی از جمله کاراکتر‌های این نمایش است که متاسفانه با دیدگاهی مغرضانه، فردی عیاش و میخواره را به تصویر می‌کشد که هیچ چیز در دنیا برایش اهمیتی ندارد و فقط در پی عیش و نوش و خوشگذرانی بوده است! ادعایی بسیار نابخردانه و رذالت‌بار در حق مردی که افتخار جهانیان است.

صادق هدایت نخستین کسی در ایران دانسته شده است که برای تشخیص رباعیات اصیل خیام دست به کاری پژوهشی زده است؛ هدایت دو اثر با عناوین «مقدمه‌ای بر رباعیات خیام» و کتاب «ترانه‌های خیام» منتشر کرده است. همچنین در سال ۱۳۲۱ خورشیدی نیز محمدعلی فروغی و قاسم غنی کتاب رباعیات حکیم خیام نیشابوری را منتشر کردند که در آن ۱۸۷ رباعی از میان رباعیات منسوب به خیام، اصیل تشخیص داده شده‌است؛ در این کتاب، دیدگاه افرادی که رباعیات خیام را دلیل کفر او دانسته‌اند نقد شده و بر دین‌داری و حیرت او در کار جهان و معمای هستی تاکید شده است.

بیراهه رفتن سریال الحشاشین مصری در پرداختن به شخصیت خیام از همان ابتدا مشخص است و انگار نویسنده این تله تئاتر نمی‌داند که شراب شعرایی همچون خیام، پیشتر از آنکه تاک و درخت انگوری باشد؛ وجود داشته و آنان را مست می‌کرد.

عجیب است که برخی بر این باورند که وقتی شاعری همچون خیام می‌گوید: می‌نوش که عمر جاودانی این است… و یا سایر شعرای ایرانی وقتی در اشعارشان از واژه‌هایی همچون می، مطرب، ساقی، شراب بهره می‌گیرند؛ فقط معنای ظاهری را در می‌یابند! به طور مثال اگر گفته شود، «نمک» آیا صرفا منظور همان نمکی است که در طعام و غذا‌ها استفاده می‌شود؟! پس آنگاه معانی نمک در چهره، در شعر، در لبخند و یا گلستان سعدی چه می‌شود؟

کلیک کنید خواندنی است:   نقش شهید «امیرعبداللهیان» در شکل‌دهی پویش‌های حمایت از فلسطین

آیا این سریال در پی خصم با حقیقت نیست؟! و گرنه چطور می‌شود که به خاطر نویسنده و عوامل تهیه کننده مصری این تله تئاتر خطور کرده که بزرگمردی همچون خیام که در زمان خودش به «حجت‌الحق» معروف و امام و پیشوای فلاسفه زمان بود و بسیاری از فقه‌های دوران پای درس وی می‌نشستند؛ فردی مست و لاابالی و مشغول باده‌گساری و عشرت‌طلبی بوده است؟

واقعیت آن است که مهمترین حرف دنیا در شراب مستی و بی‌خویشی است؛ اگر در ادبیات عرفانی این کهن دیار مضامین بی شماری از واژه‌هایی همچون شراب وجود دارد به آن سبب است که دوای تمامی دردهاست به گونه‌ای که دین، اخلاق، شرافت، شور و هنر و … ما ایرانیان در گروی همین شراب الهی است که همچو خورشید می‌درخشد.

عوامل ساخت این سریال با چه گستاخی، خیامی عشرت‌طلب و خوشگذران را به تصویر می‌کشند که در زمانه خویش، جانشین ابن‌سینا بود! حکیمی که بزرگترین پزشک دربار سلجوقیان بوده و در ریاضیات خدمات بی‌نظیری به جهانیان عرضه کرده است؛ حتی در امر فلسفه هر چند که رساله‌های کوتاهی به نگارش درآورده، اما از همان اندک مطالب نیز می‌توان مبانی کلی حکمت اسلامی را دریافت کرد.

آیا فردی فاسق و باده‌پرست، بوالهوس و لوده که دائم‌الخمر می‌تواند گاه‌شماری را ارائه دهد که میزان دقتش ۸۰۰ برابر تقویم گریگوری اروپایی‌ها باشد؟ به‌گونه‌ای که وی بدین منظور، مدار گردش کره زمین به دور خورشید را تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه کرد.

چه نیازی به این میزان از دقت بود؟ جزء این است که خیام را عاشق ریاضیات بدانیم به گونه‌ای که یکی از برجسته‌ترین کار‌های وی را می‌توان سر و سامان دادن و سرپرستی محاسبات گاه‌شماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام‌الملک که در دوره پادشاهی ملک‌شاه سلجوقی (۴۲۶–۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست؛ وی در ریاضیات، نجوم، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود.

نقش خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را به‌عنوان ریاضی‌دانی برجسته و سرآمد در تاریخ علم ثبت کرده است؛ نوپیدا کردن نظریه‌ای درباره نسبت‌های هم ارز با نظریه اقلیدس نیز از مهم‌ترین کار‌های خیام بشمار می‌رود.

خیام نخستین اندیشمندی بود که به تحقیق منظم علمی در معادلات درجات اول و دوم و سوم پرداخته و طبقه‌بندی تحسین‌آوری از این معادلات آورده است و در حل تمام صور معادلات درجه سوم منظما تحقیق کرده و به حل هندسی آنها توفیق یافته است و رساله وی در علم جبر، یکی از برجسته‌ترین آثار قرون وسطایی و احتمالا برجسته‌ترین آنها در این علم است؛ او نخستین کسی بود که نشان داد معادله درجه سوم ممکن است دارای بیش از یک پاسخ باشد یا این که اصلا جوابی نداشته باشند.

کلیک کنید خواندنی است:   صادرات برق ایران چقدر است؟

همچنین خیام موسیقی را نیز واکاوی کرده‌است و در رساله «القول علی اجناس الذی بالاربعه» مساله تقسیم یک چهارم را به سه فاصله مربوط به مایه‌های بی‌نیم‌پرده، با نیم‌پرده بالارونده، و یک چهارم پرده را تشریح کرده است.

چقدر ساده‌لوح هستند افرادی که می‌پندارند خلاصه تمامی سخنان حکیم عمر خیام این است که انسان هرگاه دل آزرده و غصه‌دار شد، شراب بنوشد و خوشگذرانی کند! با کمی تامل می‌توان به این نکته پی برد که اولا این مطلب مهمی نیست و همه عوام بدان آشنایی داشته و در تمام اروپا بدان عمل می‌کنند؛ ولی نکته اینجاست که چرا اندیشمندان و بزرگان مغرب زمین به این میزان شیفته خیام شده‌اند؟ آیا آنان نیاز به اصطلاح فتوای، شخصی همچون خیام برای شراب‌خوری دارند؟ پاسخ سوال مشخص است؛ آنان بدین دلیل شیفته خیام هستند که مطلب بسیار مهمی را بیان کرده است که باید موشکافته و اندیشمندانه بدان پرداخت.

در آخر یاد ضرب‌المثلی کنیم که می‌گوید «یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به مردم»! قطعا مسوولان و متولیان فرهنگی کشورمان می‌دانند که در دوران «جنگ روایت‌ها» { علم ارتباطات و فرصت اندک رسانه‌های داخلی } هستیم که در این امر بایستی همانند دوران دفاع مقدس از جان و دل برای آن کار کرد، اما به نظر می‌رسد دیگران با جعل روایات و تحریف تاریخ دارند گوی سبقت را می‌ربایند و شاید تا چند سال دیگر همانگونه که مولانا و نظامی را از ایرانیان جدا کردند؛ سعدی، عطار، شبستری، خواجوی کرمانی و حافظ و … را هم با تحریف و جعل حقیقت، چهره‌ای متفاوت‌تر از آنی که هستند ارائه دهند!

یادآور می‌شود هم اکنون نزدیک به یک دهه است که از تصویب پروژه فیلمنامه سعدی به عنوان الف ویژه در صداوسیما می‌گذرد، اما تا کنون حتی یک گام نیز در این زمینه برداشته نشده است و فیلمنامه «سعدی» هشت سال است در تلویزیون خاک می‌خورد.

منبع: ایرنا



Source link

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *