حالا با گذشت سه روز از تنبیه موشکی و پهپادی رژیم خبیث صهیونیستی که در ۵۰ سال اخیر بی‌سابقه بوده و اساسا نظم نوین را چند مرحله پیش برد، بازی رسانه‌ای دشمن بعد از این تحقیر تاریخی به سمت عملیات روانی رفته است، به این معنا که رژیم قصد دارد تاکتیک روانی را درباره ایران اجرا کند، اما این بازی از پیش باخته است.

باید کمی وسیع‌تر به میدان نگاه کنیم؛ اولا مجموعه اخبار منتشره در خصوص حمله رژیم اشغالگر نشان می‌دهد عملیات روانی درباره پاسخ تل آویو به تهران به نفع آمریکا و همچنین به امید برهم زدن فضای نشاط‌آور و غرورانگیز داخلی ایران است. 

هدف دیگر این جنگ روانی تضعیف و کاهش اثرات بسیار مهم و فراوان عملیات وعده صادق است؛ از این رو خط رسانه‌ای دشمن برجسته کردن آرایش جنگی علیه ایران است. نکته بعدی ناظر به فضای اقتصادی کشور است؛ بعد از حمله به اسرائیل، در ایران هیچ تنشی ایجاد نشد و در عین حال بازار در حال بازگشت و عادی شدن شرایط بود، اما یکباره دشمن با رصد فضای داخل، تغییر مسیر داد تا فشار بر گره اقتصادی باقی بماند. از این رو باید هوشیارانه عملیات روانی دشمن را به خودشان بازگرداند. بحث دیگر تغییر فاز رژیم درباره بازتاب این تنبیه موشکی است؛ آنها ابتدا در رابطه با عملیات وعده صادق به تلفات اندک و رهگیری و انهدام اکثر موشک‌ها و پهپاد‌های ایرانی اشاره می‌کردند و ژانر تمسخر به راه‌انداختند، اما اکنون با فاز اقدام متقابل، می‌گویند حمله ایران اثرگذار بوده و ضربه خورده‌ایم و باید پاسخ دهیم. نکته دیگر این است که این التهاب فقط ذهنی است و اسرائیل جرأت حمله متقابل به سبک ایران را ندارد و پاسخ صریح و روشنی نخواهند داد. ژانر رژیم به عملیات‌های امنیتی، تروریستی باز‌می‌گردد و در عین حال تلاش خواهند کرد اپوزیسیون را تحریک به فعالیت سخت داخل ایران کنند و بر عملیات‌های مخرب سایبری و ترور‌های پنهان و بیولوژیک متمرکز بمانند. اسرائیل می‌خواهد پاسخ این تحقیر شدن را مستقیم و صریح بدهداما عاجز هستند، چون از پلن بعدی ایران می‌ترسند و می‌دانند حمله بعدی ۱۲ روز فرصت نمی‌دهد و در ثانیه پاسخ آن داده می‌شود. 

حق قانونی در پاسخ به اقدام نامشروع رژیم 

استاندارد‌های دوگانه غرب و سازمان‌های بین‌المللی در حق قانونی ایران در زمان پاسخ به رژیم مشخص شد، اما با پیگیری‌ها و اقدامات حقوقی و دیپلماتیک ایران، قبل از اقدام نظامی به منظور ایجاد بازدارندگی و تنبیه رژیم از طریق سازمان ملل و شورای امنیت ورق بازی برگشت و عملا دست رژیم را خالی کرد. اما نکته اصلی اینجاست چنانچه رژیم صهیونیستی بخواهد بر اقدامات تجاوزکارانه تاکید کند یا کوچک‌ترین آسیبی به منافع جمهوری اسلامی وارد کند، باضربات سهمگین‌تری از سوی جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد شد. 

کلیک کنید خواندنی است:   مجازات حمل و پرتاب نارنجک دستی در ورزشگاه‌ها چیست؟

نقطه‌زنی ایران

اما وضعیت موشک‌های ایرانی در سرزمین‌های اشغالی جای تأمل دارد؛ باید در نظر داشت حمله صورت گرفته صرفا به مراکز مهم نظامی اسرائیل بوده و هیچ مرکز مسکونی یا اقتصادی هدف قرار نگرفته است. این در حالی است که این رژیم کودک‌کش، دستش به خون ده‌ها هزار فلسطینی مظلوم آغشته است و با این وجود رژیم تصاویر حمله موشکی ایران به قدس اشغالی را به سازمان ملل می‌برد و با آن، مظلوم‌نمایی می‌کند. درتمام این گستره مبارزه نقش برجسته آمریکا درهم‌دستی و حمایت از تمام اقدامات و جنایت‌های رژیم صهیونیستی مخصوصا درحمله به کنسولگری ایران در دمشق را نباید دستکم گرفت که این امر ضرورت پاسخگو شدن مسئولان آمریکایی را نشان می‌دهد. موشک‌هایی ایرانی گذشته از جنبه تنبیهی، جنبه تحقیر صهیونیست‌ها را هم داشت و اهداف عملیاتی ایران به درستی اصابت موشک‌ها به اهداف مورد نظر رسید که یکی از تبعات راهبردی عملیات، تغییر موازنه قدرت در منطقه و حتی جهان با شکسته شدن چهره رژیم است؛ بنابراین یکی از تاکتیک‌های این جنگ روانی تخریب و تضعیف عملیات وعده صادق توسط اشخاص و رسانه‌های جبهه عبری است. 

بررسی عملیات ۱۴ آوریل از نگاه اندیشکده «چتم هاوس»

برای نگاه از بیرون بررسی نظرات اندیشکده «چتم هاوس» به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز تصمیم‌سازی و تعیین سیاست در انگلیس قابل تأمل است؛ این مرکز انگلیسی در تحلیلی منتشرشده در ۱۴آوریل، به جوانب حمله تلافی‌جویانه ایران به رژیم صهیونیستی پرداخت. این تحلیل واجد ارزیابی‌های قابل‌تأملی است که در رأس آن، تاکید بر دروغ بزرگ کارزار رسانه‌ای اسرائیل و متحدان در شکست خواندن این حمله است. حمله مستقیم هواپیما‌های بدون سرنشین و موشکی ایران به اسرائیل که شامگاه شنبه چندین ساعت به طول انجامید، شرایط دیرینه تعامل بین دو کشور متخاصم را تغییر داده است. همچنین خاورمیانه را به یک درگیری گسترده نزدیک‌تر کرده است که اگر مهار نشود، اثرات موجی جدی و بی‌ثبات‌کننده در سراسر منطقه خواهد داشت. تنش‌های ایران و اسرائیل مدت‌هاست که گستره خاورمیانه را تحت‌تأثیر خود قرار داده است. ایران از انقلاب۱۹۷۹ موضعی ضداسرائیلی اتخاذ کرده و به‌عنوان بخشی از استراتژی بازدارندگی خود از شبکه «محور مقاومت» در لبنان، سوریه، عراق، یمن و فلسطین که مرز‌های اسرائیل را احاطه کرده‌اند، حمایت مالی کرده است. امروز این گروه‌ها که شامل بشار اسد، حزب‌ا…، حوثی‌ها و گروه‌های سیاسی و شبه‌نظامی عراقی می‌شوند، دیگر نیابتی نیستند، بلکه شریکی هستند که خودمختاری داخلی دارند و به صورت فراملی هماهنگ می‌شوند. این مرکز بریتانیایی این‌طور تحلیل می‌کند که حملات ۷اکتبر، اسرائیل را وادار کرد تا رویکرد جدیدی را علیه ایران و محور‌های گسترده‌تر دنبال کند، زیرا نشان داد استراتژی قبلی اسرائیل در تضمین امنیت آن شکست خورده است. علاوه بر جنگ در غزه، اسرائیل از ۷ اکتبر به صورت استراتژیک، عوامل هماهنگ‌کننده اصلی محور مقاومت و نیز دارایی‌ها و افراد ایرانی را در سراسر مرز‌های خود هدف قرار داده است. در واقع طی شش ماه گذشته بیش از ۱۸نیروی قدس سپاه پاسداران در کنار حمله به محوطه سفارت ایران در دمشق کشته شده‌اند. پیام ثابت ایران این بوده که به دنبال اجتناب از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر بوده و این ممکن است در محاسبات اسرائیل در مورد رویکرد جدیدش نقش داشته باشد. ایران مدت‌ها تلاش کرده تا به نحوی عقلانی نقش خود را در حمایت از این محور در پرده‌ای از انکار نگه دارد. علاوه بر این، تهران تا آخر هفته گذشته مستقیما به تحریکات اسرائیل پاسخ نداده بود و تصمیم گرفت تلاش‌های تلافی جویانه را به این محور، برون‌سپاری کند یا به کل از رویارویی اجتناب کند که منجر به انتقادات داخلی و منطقه‌ای زیادی شد، مبنی بر این که ایران توانایی بازدارندگی خود را از دست داده است. 

کلیک کنید خواندنی است:   چرا آزادی رئیس بیمارستان الشفا در غزه موجب خشم تل‌آویو شد؟

ریسک پذیری تهران

طبق روایت اندیشکده چتم هاوس، حملات مستقیم و هدفمند به اسرائیل با هدف بازدارندگی ایران نیز تغییر محاسبات و ریسک‌پذیری تهران را نشان داد. این موضع قاطعانه، همان‌طور که حسین سلامی، فرمانده سپاه ایران بیان کرد درباره «تلاش برای ایجاد معادله جدیدی با اسرائیل» بود. برای تهران، پاسخ آن به این بود که خطوط قرمز جدیدی را در درگیری خود با اسرائیل تعریف و روشن کند که ایران توان دارد در صورت ادامه کارزار تنزل‌آمیز اسرائیل علیه ایران و شرکای آن، امور را به دست خود گیرد. زمان‌بندی نیز ممکن است کلید تفکر ایران باشد. تهران با آگاهی از این که تشدید تنش مستقیم با اسرائیل و بین اسرائیل و حزب ا… در چشم‌انداز است به‌دنبال تسریع در جدول زمانی است و محاسبه می‌کند که هرگونه تنش بهتر است قبل از انتخابات آمریکا انجام شود؛ بنابراین همان گونه که وعده داده شده بود و همگان انتظار آن را می‌کشیدند، عملیات انتقامی جمهوری اسلامی ایران در فروردین ۱۴۰۳ اجرا شد؛ عملیاتی که به اعتراف بسیاری از کارشناسان و مقامات کشور‌های غربی و متحدان صهیونیست‌ها بسیار عظیم و فراتر از انتظارات آنها بوده است. گرچه بسیاری پیش از این عملیات ادعا می‌کردند ایران یک حمله محدود و کنترل شده تنها برای ارسال پیام به رژیم صهیونیستی را اجرا خواهد کرد و احتمالا هدف عملیات نیز منطقه جولان اشغالی خواهد بود (نه بخش اصلی سرزمین‌های فلسطین اشغالی) اما شلیک ده‌ها فروند موشک وپهپاد به سمت دو پایگاه هوایی استراتژیک رژیم صهیونیستی که مبدأ اصلی عملیات‌های جنایتکارانه آنها در سال‌های اخیر علیه خاک غزه، لبنان و سوریه بوده، نشان داد ایران در تنبیه اساسی متجاوز و اتمام حجت با حامیان بین‌المللی آنها برای پایان دادن به تجاوزات غیرقانونی رژیم صهیونیستی کاملا مصمم بوده است. 

کلیک کنید خواندنی است:   نقش محوری سادات در اقوام ایرانی

سناریوی اسرائیل دربرابر ایران

حمله محدود یا عدم تقابل؛ صهیونیست‌ها بعد از اقدام ایران ابتدا مواضعی مبنی بر پیروزی خود منتشر می‌کردند، اما بعد از ۲۴ساعت اقدام به بازنشر مطالبی تحت عنوان جواب به ایران گرفتند. در رابطه با احتمال یا عدم احتمال حمله اسرائیل به ایران باید توجه داشت اسرائیل در هر صورت شکست را متحمل شده و این مسأله برای این رژیم محرز است. این مسأله دقیقا مشابه همین بحث کنونی غزه است که این رژیم در هر حالتی یعنی ادامه جنگ یا اتمام آن شکست رژیم است. رژیم صهیونیستی درطول موجودیت جعلی خود و زمانی که مورد تهدید قرار می‌گرفت هر نوع تهدیدی را در لحظه و بدون درنظرگرفتن ملاحظات پاسخ می‌داد، اما در مقطع فعلی که سه روز از اقدام ایران می‌گذرد این رژیم همچنان در کش و قوس انجام یا عدم انجام عملیات است. در واقع اسرائیل زمان طلایی (۲۴ ساعت اول) برای اقدام علیه ایران را از دست داده و اکنون این مسأله برای این رژیم هزینه‌زاست. نکته دیگر این است رژیم صهیونیستی می‌داند حمله به ایران چه عواقبی دارد و عدم حمله به ایران چه گرفتاری‌هایی برای این رژیم به‌ویژه در بعد داخلی و منطقه‌ای ایجاد خواهد کرد. این مسأله این رژیم را در تنگنایی استراتژیک قرار داده که بین حفظ موجودیت خود یعنی عدم حمله و تحمیل خسارت‌ها و هزینه‌های هنگفت حمله، یکی را انتخاب کند و انتخاب هرکدام برای این رژیم شکست محسوب می‌شود. 

منبع: جام جم



Source link

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *