اگر دلبستگی ایمن بین پدرها و دخترانشان شکل نگیرد، منجر به بروز اختلالی میشود که آسیبهایی را متوجه زندگی دخترها میکند؛ از اشتباهات پدرها گفتیم ارتباط میان پدر و دختر از آن جهت حائز اهمیت است که بهصورت معمول دختران نسبت به پدر خود وابستگی بیشتری نشان میدهند و اگر این وابستگی با پاسخ مناسب و درستی مواجه نشود و دلبستگی ایمن میان آن دو شکل نگیرد میتواند به ایجاد سندروم مسئله با پدر بینجامد. سندروم «daddy issue» یا همان «مسئله با پدر»، اصطلاحی است که برای خانمهایی گفته میشود که روابط بزرگسالی آنها با جنسمخالف دچار چالش شده باشد. در ادامه بیشتر با این سندروم آشنا خواهید شد و به اشتباهاتی از پدرها اشاره میکنیم که زمینهساز ابتلای دخترشان به این اختلال میشود.
علایم ابتلا به سندروم «مسئله با پدر»
از نشانههای این سندروم، فقدان احساس عشق و احترام از سوی پدر حتی در دوران بزرگسالی است. زنان مبتلا به این سندروم مکرر به دلایل اشتباه، مردان اشتباه را به عنوان شریک عاطفی خود انتخاب میکنند. همچنین علاقهمندی به مردان مسنتر، رفتار چسبنده و کنترلکننده، داشتن روابط خارج از عرف متعدد، نیاز به تأیید زیاد و اطمینانبخشی از عشق و دوستداشتنی بودن، ناتوانی در تنها بودن و انتخاب شریکهای عاطفی آسیبرسان یا سودجو از دیگر علایم ابتلا به این اختلال است. همچنین اعتمادبهنفس پایین هم از نشانههای مبتلایان به این اختلال است. چنین افرادی معمولا اعتمادبهنفس پایینی دارند و به دلیل نابرخورداری از محبت کافی پدر در دوران کودکی احساس پوچی و افسردگی میکنند.
۶ رفتار اشتباه پدرها با دخترانشان
انواع مختلفی از رفتارهای پدرها وجود دارد که عامل آسیبهای دوران کودکی و مسائل مربوط به روابط بزرگ سالی دخترانشان هستند. این اشتباهات باعث میشود تا ابتلا به سندروم «مسئله با پدر» در کمین دختران باشد.
۱. پدری که از نظر عاطفی در دسترس نیست
آنها از نظر فیزیکی در خانه حضور دارند، اما از نظر عاطفی در دسترس دخترانشان نیستند. کودک با وجود داشتن والدینی که از نظر فیزیکی در دسترس هستند، اما به نیازهای روانی و عاطفی اش پاسخ نمیدهند، احساس ناقصبودن و رهاشدن میکند.
۲. پدر بدرفتار و خشن
آنها با دخترانشان تکانشی، تندخو و ناپایدار رفتار میکنند. هر دختری ممکن است در زندگی اشتباهاتی داشته باشد، اما رفتارهای تند و توهین آمیز باعث میشود تا شخصیت او به درستی شکل نگیرد و آسیب ببیند.
۳. پدر نازپرورده
در کنار چنین پدرانی، فرزندان بسیار لوس و نازپرورده میشوند و به دنبال شریکی خواهند بود که با آنها مانند یک ملکه رفتار کند. بیشتر این دخترها خواهان افرادی هستند که از نظر مالی توانایی ارائه زندگی مجللی را داشته باشند و فکر میکنند سزاوار آن هستند.
۴. پدر سمی و کنترلکننده
والدینی هستند که به شدت بر فعالیتها و تصمیمات فرزندان خود به خصوص دخترانشان تمرکز میکنند. این والدین بیش از حد درگیر زندگی فرزندان خود هستند و آنها را از ناامیدی محافظت میکنند. دختران این والدین اغلب در مقابله با چالشهای زندگی شکست میخورند و توانایی مدیریت اوضاع را ندارند.
۵. پدر ویران و وابسته
اینها پدرانی هستند که برای بقای روزمره خود به دختران شان وابسته هستند. مراقبت از پدری که کار نمیکند و درگیر آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و … است، میتواند منجر به اعتمادبهنفس پایین در فرزندان شود. چنین دخترانی در آینده به راحتی توسط مردان استثمار میشوند.
۶. پدر مضطرب و ناآشنا با حمایتگری
در یک رابطه معمولی پدر و دختر، دختر به پدرش نگاه و او را تحسین میکند. اگر دختری در کنار پدری بزرگ شود که همیشه نگاه منفی دارد، ایمانش به توانمندیهایش کاهش مییابد. همچنین ممکن است سرکش و احتمالاً افسرده شود. تکرار دلسرد شدن از حمایت مردان زندگی اعم از پدر یا شریک عاطفی ممکن است زنان مبتلا به این سندروم را به این نتیجه برساند که مردان موجودات بیعاطفه و غیرقابل اعتمادیاند؛ بنابراین از مردان فاصله میگیرند و تا حد امکان از برقراری ارتباط با آنان خودداری میکنند.
نکته پایانی
هرچند این سندروم یک اصطلاح بالینی یا پزشکی نیست و تا امروز بهطور رسمی توسط روان شناسان یا روان پزشکان به رسمیت شناخته نشده است ولی تاثیر رابطه پدر و فرزند مخصوصا برای دختران در زندگی بزرگ سالی آنها بسیار خواهد بود و میتواند نقش تعیین کنندهای در روابط آتی دختران بازی کند.
منبع: روزنامه خراسان