کلیپ‌های سلطه‌گری بر حیواناتی که به بهانه تفریح و سرگرمی آزار و شکنجه می‌شوند، پلتفرم‌های گوناگون شبکه‌های‌اجتماعی را فتح کرده است. با یک جست‌وجوی ساده می‌توان انواع و اقسام کلیپ‌هایی ازاین‌دست را مشاهده کرد، در جهانی که دور انسان می‌گردد؛ حیوانات، گیاهان و اجسام مادی وجود دارند تا رفاه بیشتری برای انسان فراهم کنند و هر چه غیرِ او در جهان، هست که کیفیت زندگی او را بهتر کند. 

چنین موضع برتری است که زمینه‌ساز پست‌انگاری حیواناتی می‌شود که بسیار قدیمی‌تر از انسان در کره زمین زیسته‌اند و در مقیاس زمین‌شناختی، عمر انسان در قیاس با عمر آنان بسیار ناچیز است. این مقایسه قدمت نیز نمی‌تواند انسان را از این تصور دور کند که موجوداتی که بسیار پیش از او زیسته‌اند، به جهان نیامده‌اند تا در خدمت لذت، سرگرمی، رفاه و منفعت او باشند. اما این پرسش مطرح است که چگونه برخی افراد می‌توانند، حیوانات بی‌دفاع را به دهشتناک‌ترین شکل ممکن آزار دهند، و در ادامه، بازدیدکنندگانی هم باشند که می‌توانند به‌راحتی به تماشای حیوانات به اسارت گرفته‌شده در شبکه‌های اجتماعی بنشینند؟ گاه کسانی که خود را مدافع و دوستدار حیوانات معرفی می‌کنند، آنان را برای انتشار فیلم تحت شدیدترین فشار‌ها قرار می‌دهند که از دید تماشاگران پنهان می‌ماند.

از دید این افراد، حیوانات می‌توانند میزان «لایک» و «دنبال‌کننده» صفحه‌های مجازی آنان را افزایش دهند. همانند مردی که سگش را روز‌ها و ماه‌ها تمرین داده بود تا به هنگام سقوط او از ساختمانی کم‌ارتفاع، او را نجات دهد و بازدیدکنندگان نمی‌دانستند سگ ناجی برای ایفای نقش در چنین عملیات فریبکارانه‌ای، بار‌ها در پروسه تولید محتوا، تنبیه و مجازات شده است. البرز سهند، به‌عنوان مدافع حقوق حیوانات می گوید: ویدئو‌هایی ازاین‌دست منبع درآمدی مطمئن برای سودجویان است، کسانی که تنها به تصاحب «دنبال‌کننده» فکر می‌کنند. درآمدزایی از شکنجه و آزار حیوانات باعث عادی‌سازی این رفتار شده و کودکان و نوجوانانی که در معرض این محتوا‌ها قرار می‌گیرند، حساسیت خود را در این مورد از دست می‌دهند و در بزرگسالی، حیوان را موجودی بی‌ارزش قلمداد می‌کنند.

گستردگی تهیه این‌گونه کلیپ‌ها که در آن حیوانات شکنجه می‌شوند، موجب شده است تا زنگ خطر‌ها به صدا درآید. البرز سهند با تأکید بر مقوله آگاهی بخشی می‌گوید: «باید در این مورد فرهنگ‌سازی کرد و آگاهی جامعه را ارتقاء داد تا حق حیات حیوانات به رسمیت شناخته‌شده و جامعه از نظاره نمایش آزار و اذیت آنان دست بردارد. بازدیدکنندگان با یک «کلیک ساده» بر روی این‌گونه کلیپ‌ها، خود نیز به چرخه شکنجه حیوانات وارد می‌شوند و پذیرفته‌شدگیِ چنین اشکالی از خشونت، سبب نهادینه‌سازی شده و موجب خواهد شد که تأمل بر اشکال نرم و پنهان خشونت علیه حیوانات، چندان محل توجه دغدغه‌مندان حقوق حیوانات قرار نگیرد و یا به‌ندرت برای آنان موضوعیت داشته باشد.» 

 از تحمیل سبک زندگی انسانی تا اختلال درروند زیست طبیعی حیوان 
این مدافع حقوق حیوانات بیان می‌کند: «معمولا رنج ناچاری حیوانات در دچاری به وضعیت‌هایی که اختیاری در انتخاب آن نداشته‌اند، نادید انگاشته می‌شود. آنها ناگزیر به تحمل وضعیت‌هایی هستند که آنها را به خدمت تفریح و سرگرمی صاحبانشان درمی‌آورد و این ناگزیری، رنجی را به شکل نرم و پنهان متوجه آنان می‌کند. به‌خدمت‌گیری حیوانات برای سرگرمی و لذت‌جویی صرفا به حیوانات خانگی محدود نمی‌شود، اما حیوانات خانگی بیشتر در معرض آن هستند. حیواناتی که در فضای مجازی مورد بهره‌کشی قرار می‌گیرند و به‌بندکشیدنشان در حصار خانه‌ها و ناگزیرکردن آنها به تحمل سبک زندگی انسانی، رنجی پنهان است که به طبیعت حیوانات تحمیل می‌شود و درروند زیست طبیعی آنان اختلال ایجاد می‌کند؛ چراکه تربیت حیوانات مطابق با قواعد زندگی انسانی، آنان را از طبیعت وجودی‌شان محروم می‌کند. این به‌بندکشیدگی آنها را به لحاظ عاطفی نیز به استثمار ما درمی‌آورد و به ما وابسته‌شان می‌کند و این وابستگی عاطفی سبب می‌شود آنها تنگنا‌های تحمیل‌شده از سوی ما را بدون مقاومت بپذیرند و با آن کنار بیایند تا بتوانند با ما بمانند. ما، اما به این سلب آزادی و از ریل طبیعی خارج‌کردن حیوانات خانگی نیز قانع نیستیم و آنان را به خدمت دیگر خواست‌های خود نیز درمی‌آوریم.» 

کلیک کنید خواندنی است:   رویِ خوشِ جامعه پزشکی به طب سنتی

وی در ادامه با اشاره به صنعت گسترده تولید و فروش حیوانات خانگی می‌گوید: «این صنعت یعنی همین انواع و اقسام سگ‌ها و گربه‌ها با شکل و شمایل به‌وضوح دستکاری‌شده و تجملاتی، بی‌شک راوی بخشی ازارتباط آدمی با خودش است. در نشریه‌ای می‌دیدم که چگونه کارشناسان خبره تولید سگ و گربه با دستکاری‌شده ژنتیک به پیشرفت‌های فوق‌العاده‌ای در تولید حیوانات خانگی بر اساس تمایلات مشتری و وضعیت بازار دست پیداکرده‌اند. پای کوتاه، بلند، دم سربالا، سرپایین، چشم‌زاغی، بی‌صدا و مناسب آپارتمان، زشت، اما باکلاس و قس‌علیهذا. موجوداتی که پیش از ترکیب فردگرایی و خودخواهی انسان مدرن وجود خارجی نداشتند. چرخش مالی این کارخانه هم با محصولات جانبی و بیزینس‌های اطرافش چیز اعجاب‌آوری است. تنها چیزی که در این میان نیست دغدغه جان‌هایی است که ابتدا در فرآیند تولید مصنوعی، حیوانیتشان گرفته‌شده و سپس در چارچوب زندگی‌های انسانی محبوس شده‌اند. از همه مضحک‌تر اینجاست که با مهربانی و احساس پیوستگی به آنها به این توهم می‌افتیم که چقدر حیوان‌دوستیم!»

این مدافع حقوق حیوانات خاطرنشان می‌کند: «حیوان آزاری بدوی، آن‌گونه که در شبکه‌های اجتماعی قابل‌رؤیت است، ریشه در مناسبات نوین دارد. هزار سال پیش کسی در ایران با حیوانات چنین نمی‌کرد؛ همان‌گونه که در روستا‌ها اکنون نمی‌شود. این آزار یک جنبه کاملا مدرن و روی دیگر سکه همین رویدادی است که در صنعت پیچیده حیوانِ خانگی سازی در غرب مشاهده می‌کنیم. صنعتی که کاملا در جهت چیز‌هایی مثل منزلت اجتماعی انسان‌ها به چنین مداخله‌ای در طبیعت مشغول است. هر دوی اینها محصول جداسازی مدرن انسان از بقیه طبیعت است. با تبدیل‌شدن حیوانات به بخشی از منزلت نمادین طبقات پولدار و نگهداری انواع و اقسام حیوانات در خانه پس بیراه نیست که به این بیندیشیم که حیوان‌آزار‌ها در حال انتقام گرفتن از طبقات بالا و فروکوفتن عقده وضعیتشان بر سر حیوانات بیچاره‌اند. روشن است که دراین شرایط چه عواملی نقش‌آفرین‌اند. اینکه آدمی رابطه خوبی با حیوانات داشته باشد قطعا امری پسندیده وعالی است. نکته اینجاست که این رابطه پیشاپیش باوجود صنعت پرسود حیوانات خانگی مخدوش شده‌است. نکته در اینجا دفاع از «امر طبیعی» و ستایش بدویت نیست، بلکه سخن بر سر «حفظ طبیعت» است. این دو با یکدیگر متفاوت‌اند. از بین بردن طبیعت که چیزی است برآمده از عقل ابزاری مدرن و صنعتی سازی که با از بین بردن امر طبیعی فرق دارد. اولی نقدی است به سوژه‌گرایی مدرن و ازبین رفتن و در مضیقه قرارگرفتن حیات انسان و دیگر موجودات، و دومی گشودن راهی برای تجربه شکل‌های متعدد و متنوع زندگی و اتفاقا بلوغ انسان.» 

کلیک کنید خواندنی است:   پروفایل‌های تقلبی پدیده رایج در فضای مجازی

حیوان خانگی

 لایکِ رنج حیوانات 
سهند تأکید می‌کند: «از فراوان‌ترین آزار‌هایی که متوجه حیوانات می‌کنیم، تحمیل پوشش و آرایش به طبیعت بدن آنها و نمایش این پوشش در شبکه‌های اجتماعی است. ما انسانیم و بنا به انسان‌بودنمان طبیعت بدنمان را با پوشش و آرایش، به بند فرهنگ کشیده‌ایم و در آنچه با خود می‌کنیم، نسبتا صاحب‌اختیاریم. اما حیوانات در آنچه با آنها می‌کنیم، اختیاری ندارند و بنا به انتخاب ما ناچارند کفش و لباس بپوشند و به زیورآلات آراسته شوند و مو‌های بدن و سروصورتشان کوتاه شود و گاه حتی ناگزیرند عینک را هم برای سرگرمی ما روی صورتشان تحمل کنند. امروزه با امکان گسترده‌ای که فضای آنلاین به روی ما گشوده، اشکال تازه‌تری از خشونت نرم و غیرمستقیم علیه حیوانات در جریان است و روزبه‌روز بر تنوع شیوه‌های خشونتی که صاحبان حیوانات خانگی برای جلب‌توجه و تأیید از کاربران فضای آنلاین متوجه حیوانات می‌کنند، افزوده می‌شود و اقبال کاربران برای مشاهده و بازنشر تصاویر ثبت‌شده از چنین رفتار‌هایی علیه حیوانات رو به فزونی است.

صاحبان حیوانات خانگی، آنها را در وضعیت‌های مضحک یا پرخطر قرار می‌دهند و واکنش آنها را با دوربین‌هایشان ثبت می‌کنند و در فضای آنلاین به اشتراک می‌گذارند و کاربران نیز بی‌توجه به رنجی که حیوانات در ثبت چنین لحظاتی متحمل شده‌اند، قلب‌ها و خنده‌هایشان را پای این پست‌ها می‌نشانند و با بازنشر این تصاویر، به بازدید بیشتر آنها یاری می‌رسانند و زمینه را برای آزار هرچه بیشتر حیوانات خانگی هموار می‌کنند؛ چراکه پربازدیدی این تصاویر، آنها را محبوب‌تر می‌نمایاند و اقبال بیشتری را متوجه‌شان می‌کند. کسانی که با ریختن لایک و قلب پای این پست‌ها به ترویج، تثبیت و عادی‌سازی چنین رفتار‌هایی یاری می‌رسانند آیا در این مسئله تأمل می‌کنند که آنچه باعث لذت و سرگرمی‌شان شده، رنج حیوانی است که اختیاری برای در امان ماندن از آزار صاحب خود ندارد و قادر به تغییر شرایط زندگی خود نیست؟»

امروزه مواجهه با تصاویر و ویدئو‌هایی که در آنها به حیوانات لباس‌های مضحکی پوشانده‌اند، آنها را در وضعیت‌های مضحکی قرار داده‌اند یا به شیوه‌های متنوعی عصبانی‌شان کرده یا به حد مرگ ترسانده‌اند و… به امری طبیعی و مخاطب‌پسند تبدیل‌شده است، بنابراین فراوان‌اند ویدئو‌هایی که در آنها صاحبان حیوانات مشغول خوردن غذایی هوس‌آور هستند. حیوان بیچاره با ولع و حسرت به آنها نگاه می‌کند، دهانش آب می‌افتد، دستش را به حالت تضرع به‌سوی آنها دراز می‌کند و غذا می‌خواهد، اما صاحبان آنها بنا نیست به این حیوانات توجه کنند، چون دارند ثبت ویدئویی را کارگردانی می‌کنند که در گوشه‌ای شاهد آزاری است که متوجه حیوان بی‌دفاع است.

 گاه حتی صدای خنده کسی که در حال ثبت ویدئو هست با مشاهده واکنش‌های حسرت‌بار حیوانات شنیده می‌شود و زمانی که این ویدئو در صفحات اجتماعی پُست می‌شود، تازه شروع ماجراست. کاربران با خنده‌های استهزاآمیز از این ویدئو استقبال می‌کنند و با به اشتراک‌گذاری آن در صفحات خود به بازنشر و پربازدیدی آن یاری می‌رسانند و دیگر صاحبان حیوانات خانگی را به هوس می‌اندازند که برای جلب‌توجه و تأیید، چنین شیوه‌های آزاری را بر حیوانات خود روا بدارند. کمتر کسی در این زنجیره ثبت و نشر و بازنشر پیدا می‌شود که اندکی در رنج آن حیوانِ موردِ استهزا تأمل کند و به آنچه در حال وقوع است، اعتراض کند.»

کلیک کنید خواندنی است:   فرایند عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل

 لزوم روشنگری و آگاهی‌افزایی برای تغییر شرایط به نفع حیوانات 
حیوانات، امکانی برای دفاع از خود در برابر چنین آزار‌هایی ندارند. آزار‌هایی که سهند می‌گوید: «نه‌تن‌ها ناخوشایند جلوه نمی‌کنند، بلکه تماشایشان نشاط و سرخوشی هم در پی دارد! دیگر شیوه‌های آزار که از آنها به‌عنوان خشونت مستقیمِ فیزیکی یاد می‌شود، اغلب افکار عمومی را به چالش دعوت می‌کند و صدای آنان را برای دفاع از حقوق حیوانات بلند می‌کند، اما این شیوه‌های نرم در کمتر کسی حساسیت و اعتراض برمی‌انگیزد و جریان غالب، موافق چنین رفتار‌های ناروا با حیوانات است. اگر نگاهمان به حیوانات تغییر کند و آنها را در سلسله‌مراتب نمادین‌مان در جایگاهی پست‌تر از خود ننشانیم، رنجی که از این استهزا، تمسخر و تحقیر متحمل می‌شوند، در ما حساسیت برمی‌انگیزد و ما را به واکنش وامی‌دارد؛ چنانکه درباره انسان چنین است. کمترین کاری که می‌توانیم برای مقابله با چنین رفتار‌هایی انجام دهیم این است که تصاویر آزار حیوانات را با لایک‌هایمان تأیید نکنیم و با بازنشر آنها به پربازدیدی‌شان یاری نرسانیم. عدم توجه و تأیید چنین مواجهاتی با حیوانات، به نامقبولی تدریجی آنها و حاشیه‌رانی‌شان در فضای آنلاین خواهد انجامید. متأسفانه طبیعی‌انگاری رفتار‌هایی این‌چنین با حیوانات سبب شده حتی دغدغه‌مندان حقوق حیوانات نیز توجه کمتری به این شکل از آزار‌های پنهان و نرم داشته باشند. مدیران شبکه‌های اجتماعی نیز نسبت به رواج چنین رفتار‌هایی با حیوانات سکوت و انفعال پیشه کرده‌اند و امکانی سخاوتمند برای پربازدیدی تصاویر ثبت‌شده از آزار حیوانات گشوده‌اند.» 

طبیعتا روشنگری و آگاهی‌افزایی در این زمینه می‌تواند شرایط را به نفع حیوانات تغییر دهد و مدیران شبکه‌های اجتماعی و کاربران آنلاین را به رفتار‌های مسئولانه در قبال حیوانات ترغیب کند. این مدافع حقوق حیوانات با تأکید بر عبارت پیش‌گفته، خاطرنشان می‌کند: «با گسترش انبوهی از رسانه‌ها و ارتباطات دیجیتال، حامیان حقوق حیوانات همچنان نتوانسته‌اند شبکه‌های ارتباطی قوی بین خودشان تشکیل دهند تا از آن طریق اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی عمومی را پیش ببرند. به همین علت آنها نتوانسته‌اند با مردم دیالوگی پایدار برقرار کنند. در شرایط فعلی اکثریت فعالان حقوق حیوانات، اجتماعات کوچک پراکنده‌ای هستند که ارتباط چندانی باهم ندارند، روحیه همکاری و کار جمعی در آنها دیده نمی‌شود، اهداف مشترکی را تعقیب نمی‌کنند و گاهی حتی در تضاد باهم قرار می‌گیرند، در چنین شرایطی مسئله روشنگری و آگاهی‌افزایی مغفول مانده است.»

منبع: رسالت



Source link

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *