واشنگتن و بروکسل پس از ایجاد اهرم‌های سخت وارد مذاکره مستقیم- غیر‌مستقیم با تهران می‌شوند تا به این وسیله بتوانند امتیاز‌های هسته‌ای بیشتری از ایران طلب کنند. دربرابرچنین راهبردی لازم است تهران نیزسیاست اقدام متقابل رادرپیش بگیردوسطح دسترسی‌های فنی آژانس را به سایت‌های غنی‌سازی کاهش دهد. 

خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷ شرایط متفاوتی را برای کشورمان رقم زد و برای چندمین بار نشان داد که این کشور، ناقض همه پیمان‌هایی است که به آنها متعهد شده، زیرا طبق تعهدات ذکرشده در برجام، قرار بود همه تحریم‌ها علیه کشورمان لغو و گشایش‌هایی در حوزه‌های مختلف اعم از نفت، انرژی و تبادلات بانکی ایجاد شود، اما نه‌فقط این اتفاق رخ نداد بلکه آمریکا در تداوم رویکرد دشمنی آشکار با جمهوری اسلامی ایران، اقدام به اجرای تحریم‌های گسترده دیگری علیه کشورمان کرد تا ملت ایران را از پا انداخته و به زعم خود کلید فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای را خاموش کند. 

ترامپ برجام را «بدترین قرارداد تاریخ آمریکا» توصیف کرد و خواستار اصلاحات عمیق در آن شد؛ ایرادات آمریکا بر برجام، شامل سه مولفه بود: مهار برنامه موشک‌های بالستیک ایران و فعالیت‌های غیرهسته‌ای در منطقه، کاهش فعالیت‌های ایران در منطقه به بهانه نقض روح برجام و نقض حقوق‌بشر – که به صورت مزورانه اشاره به اغتشاشات ایران داشت و بعد‌ها مشخص شد که سرنخ همه این غائله‌ها به خارج از مرز‌ها و تحریک رسانه‌های صهیونیستی برمی‌گشت – توطئه‌ای که با پایمردی دیپلمات‌ها و اتکا به ظرفیت‌های داخلی ناکام ماند. در این میان اتحادیه اروپا به عنوان یکی از طرف‌های اصلی توافق هسته‌ای برای ترغیب ایران به ادامه پایبندی به تعهدات برجامی، وارد عرصه شد و میدان بازی را در اختیار گرفته و تعهد داد گام‌های عملی و مهمی را در جهت رفع تحریم‌ها و عادی‌سازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران برداشته، خلأ خروج آمریکا از برجام را جبران کند. این‌گونه بود که در نقش پلیس خوب ظاهر شد تا اهداف مشترک دولت‌های غربی را پیگیری و امتیازات کسب‌شده در قالب برجام را نقد کند.
 
تصویب قطعنامه ضدایرانی انحراف افکار از جنایات صهیونیست‌ها
اتکای دولت سیزدهم به دیپلماسی همسایگی و پاسخ تنبیهی جمهوری اسلامی ایران به حمله تروریستی رژیم جعلی اسرائیل به سفارتخانه ایران در دمشق، شرایطی فراهم آورد که اقتدار بازدارندگی کشورمان برای کشور‌های غربی بازنمایی شود و از همین رو آنها با ترفند‌های مختلفی سعی دارند تا عرصه را برای پویایی و بالندگی جمهوری اسلامی تنگ کنند.

 صدور قطعنامه اخیر از سوی تروئیکای اروپایی، یکی از مصادیق همین اعمال فشار است تا اذهان را از جنایات اسرائیل- که مهم‌ترین مسأله نظام بین‌الملل است- منحرف و به فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران معطوف کنند. قطعنامه ضدایرانی کشور‌های فرانسه، آلمان و انگلیس که هفته گذشته در شورای حکام به تصویب رسید، یکی از واکنش‌های گستاخانه و غیرفنی این کشور‌ها نسبت به برخورد منطقی و قانونی ایران در چارچوب برجام است. کشور‌های غربی در حالی شمشیر را برای ایران از رو بسته‌اند که خروج غیرقانونی آمریکا از برجام را نادیده انگاشته و فراموش کرده‌اند خود این اعضا نیز با وجود نشست‌های متعدد و توافق‌های صورت‌گرفته، در انجام تعهدات برجامی خود تعلل ورزیده، تروریسم اقتصادی گسترده‌ای را علیه کشورمان به‌راه انداخته‌اند و در کمال تعجب از ایران می‌خواهند به اجرای تعهدات برجامی خود پایبند باشد. حال آن‌که جمهوری اسلامی ایران بیش از سایر طرفین در این خصوص فعالیت کرده و پس از نقض مکرر مفاد توافقنامه از سوی دولت‌های غربی، تصمیم به بازبینی تعهداتش کرده است. این اقدام، طبیعی‌ترین واکنش در قبال بی‌توجهی اعضا نسبت به مفاد طرح‌شده در برجام است از همین رو برخلاف بیانیه اروپا، اقدامات انجام‌شده از سوی سازمان انرژی اتمی ایران نه‌فقط به منزله نقض برجام نیست بلکه حق مسلمی است که طی بند‌های ۲۶ و ۳۶ توافق به اجرا درآمده و گامی برای حفاظت از منافع ملی کشور است کما این‌که همه طرفین برجام از این حقوق برخوردار هستند و می‌توانند با توجه به شرایط پیش‌آمده، اقداماتی را به منظور کاهش خسارات ناشی از این توافق بردارند.
 
گزارش آژانس اتمی بیش از موضوعات فنی، سیاسی است
مسائل پادمانی یکی از مواردی است که نمایندگان تروئیکای اروپایی به عنوان مهم‌ترین مورد اختلافی به آن پرداخته‌اند، موضوعی که در سال‌های گذشته بار‌ها در مذاکرات مطرح شده است و مبانی مرتبط با آن در نشست خبری اردیبهشت‌ماه رافائل گروسی و محمد اسلامی، روسای سازمان انرژی اتمی مطرح شد وگروسی دراظهاراتش مجموعه‌ای از اقدامات عملی ملموس را برای احیای بیانیه مشترک اسفند۱۴۰۱ (چهارم مارس۲۰۲۳) با هدف بازگرداندن رونداعتمادسازی و افزایش شفافیت میان ایران و آژانس پیشنهاد کرد، اما پس از خروج از تهران رفتار دوگانه‌ای را در پیش گرفت. وی درتداوم موضع دوپهلوی خویش در قبال فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای ایران درگزارش رسمی خود به شورای حکام، بدون این‌که اشاره‌ای به دلیل موثردرچرایی کاهش تعهدات هسته‌ای ایران (وفق سند برجام) و عدم اراده طرف غربی مبنی بر لغوواقعی تحریم‌های اقتصادی کند، کشورمان را به عدم پیروی از چارچوب‌های بازرسی و نظارت‌های پادمانی و فراپادمانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی متهم کرده و با اشاره به توافق‌نامه پادمانی NPT (معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای) با جمهوری اسلامی ایران ادعا کرد که هیچ پیشرفتی در حل‌وفصل مسائل پادمانی باقیمانده حاصل نشده‌است؛ گویی فراموش‌کرده‌اند که اقدامات ایران واکنشی به بی‌عملی طرف‌های مذاکره‌کننده در اجرای تعهدات‌شان است. سیاسی‌بودن فعالیت آژانس علیه برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران یکی دیگر از موارد اختلاف‌برانگیز است و بر همین اساس تهران بار‌ها عنوان کرده که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باید ملاحظات فنی را مورد نظر قرار داده و از سوگیری‌های سیاسی پرهیز کند؛ استناد این سازمان بین‌المللی به گزارش‌های مخدوش و فریبکارانه صهیونیست‌ها بر مشکلات افزوده است. متأسفانه گزارش اخیر آژانس بدون توجه به تعامل سازنده و همکاری‌های گسترده داوطلبانه کشورمان با آژانس در زمینه فراهم‌کردن دسترسی بازرسان آژانس به مکان‌های مذکور، ارائه اطلاعات اولیه و تکمیلی، برگزاری نشست‌های مشترک فنی و حقوقی جهت بررسی و حل‌و‌فصل موضوعات یادشده صورت گرفته است. نکته مهم این است که آژانس به استناد اطلاعات غیرمعتبر و جعلی که رژیم صهیونیستی در اختیار آن نهاد قرارداده، این موضوعات رادردست پیگیری قرارداده است.

کلیک کنید خواندنی است:   فودبلاگری؛ جنون غذا برای پول!

 بنا براظهارات مقامات ارشد هسته‌ای کشورمان، اگرچه ایران تعهدی برای پاسخ به سؤالات مطرح‌شده توسط آژانس براساس اسناد جعلی و غیرمعتبر ندارد، اما با این حال همه اطلاعات و مدارک لازم را براساس رویکردی داوطلبانه به آژانس ارائه کرده و ضمن ایجاد دسترسی‌های لازم، به پرسش‌های طرح‌شده در این حوزه پاسخ داده است و این سطح از همکاری توسط ایران گواهی بر حسن‌نیت تهران برای شفاف‌سازی است؛ چه‌بسا که اگر قصد همکاری با آژانس در این زمینه را نداشت، می‌توانست از دادن دسترسی و ارائه اطلاعات پشتیبان خودداری کند، اما متأسفانه استناد آژانس به اسناد ساختگی و واقعی‌پنداشتن آنان به ارزیابی نامعتبر و ناعادلانه منجر شده و در حالی که انتظار می‌رفت آژانس نیز با رویکردی مستقل، بی‌طرفانه و حرفه‌ای زمینه‌ساز ایجاد یک تعامل دوطرفه و اقدامی سازنده در جهت عادی‌سازی موضوعات پادمانی (که به اذعان رئیس آژانس و مقامات آمریکایی به هیچ‌وجه گویای عدم اشاعه نبوده است) باشد، اما این اتفاق نیفتاد و سه کشور اروپایی با وجود توصیه آمریکا و مخالفت کشور‌های روسیه و چین، این قطعنامه را صادر و ادعا‌های واهی خود را مجددا تکرار کردند؛ در صورتی که جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد همچنان خود را متعهد می‌داند و راه بازگشت به توافق در صورت اجرایی‌شدن تعهدات طرفین مذاکره امکان‌پذیر است.

کلیک کنید خواندنی است:   مردی که پازل کره زمین را چید اما هیچکس حرفش را باور نکرد

عزم تروئیکای اروپا برای کسب امتیازات بیشتر
شواهد و گزارش‌های مستند از یک سو و فتوای مقام معظم رهبری درباره عدم استفاده ایران از سلاح‌های کشتار‌جمعی از سوی دیگر، بیش از هر گزاره‌ای نشانگر این است که فعالیت هسته‌ای ایران در راستای تامین منافع ملی است و هیچ نشانه‌ای از تولید سلاح هسته‌ای وجود ندارد و به نظر می‌رسد سیاستی که اروپا در قبال ایران دنبال می‌کند، چانه‌زنی با کشورمان برای کسب امتیازات بیشتر است. البته گمانه‌زنی‌های متفاوتی در این خصوص مطرح است؛ با فرا رسیدن بند‌های غروب برجام، ایران و غرب در حال رایزنی برای دستیابی به توافقی جدید هستند.

در شرایط کنونی احیای توافق سال ۲۰۱۵ تنها می‌تواند در حکم اقدامی موقت در راستای ترسیم خطوط قرمز و جدول زمان‌بندی جدید میان ایران و قدرت‌های جهانی باشد. تجربه سه دهه مذاکرات هسته‌ای این درس را برای تحلیلگران و علاقه‌مندان به مطالعات کنترل تسلیحات داشته است که صدور قطعنامه‌های بین‌المللی یا وضع تحریم‌های جدید مقدمه آغاز مذاکرات میان ایران و اعضای ۱+۵ است. واشنگتن و بروکسل پس از ایجاد اهرم‌های سخت وارد مذاکره مستقیم- غیر‌مستقیم با تهران می‌شوند تا به این وسیله بتوانند امتیاز‌های هسته‌ای بیشتری از ایران طلب کنند.

کلیک کنید خواندنی است:   بیداری دانشجویی؛ رسوایی آمریکایی

در برابر چنین راهبردی لازم است که تهران نیز سیاست اقدام متقابل را در پیش بگیرد و سطح دسترسی‌های فنی آژانس را به سایت‌های غنی‌سازی کاهش دهد. اگر قرار باشد غربی‌ها با تکرار بازی قدیمی «چماق و هویج» بار دیگر حاکمیت سیاسی و اقتصاد ایران را زیر فشار قرار دهند، حرکت به سمت مذاکره و توافق فعلی بیهوده و خطرناک خواهد بود. حال باید منتظر ماند و دید تهران چه واکنشی به صدور قطعنامه انتقادی در شورای حکام نشان خواهد داد و آینده مذاکرات هسته‌ای در دولت چهاردهم به کدام سو خواهد رفت؟ 

مسأله حائز اهمیت دیگر این است که فقدان رئیس دولت سیزدهم و حرکت ایران به سمت برگزاری انتخابات زودهنگام سبب وقفه در روند مذاکرات هسته‌ای میان ایران و غرب شده است و صدور قطعنامه ضدایرانی شورای حکام در چنین شرایطی می‌تواند نوعی تلاش مداخله‌جویانه از سوی اروپایی‌ها برای تأثیرگذاری بر روند انتخابات ریاست‌جمهوری باشد. به عبارت دیگر، هشدار غرب به تهران می‌تواند این نکته باشد که اگر دولت بعدی موافق تداوم مذاکرات هسته‌ای نباشد، تروئیکای اروپایی و آمریکا ممکن است به سمت گزینه افزایش تنش و حتی فعال کردن مکانیزم ماشه حرکت کنند. مهم‌ترین ابهام در روند تصویب قطعنامه انتقادی اروپا علیه تهران، همراهی ناگهانی واشنگتن با بروکسل بود. پیش‌تر برخی منابع معتبر اطلاع داده بودند آمریکایی‌ها در حال رایزنی با تروئیکای اروپایی برای کنار گذاشتن این قطعنامه در نشست آتی شورای حکام هستند. ظاهرا استدلال مطرح شده از سوی دولت جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا آن بود که قصد افزایش تنش با تهران پیش از انتخابات نوامبر را ندارد.

در سه سال اخیر با وجود شکست مذاکرات رفع تحریم‌ها، ایران و آمریکا توانستند به‌وسیله کانال‌های قطر و عمان از به نوعی فرمول جدید برای کنترل تنش‌ها تا زمان رسیدن به نقطه توافق جدید دست یابند. در این توافق نانوشته طرف‌ها متعهد می‌شوند در نقطه‌ای که قرار دارند، بایستند و گامی در راستای افزایش تنش‌ها برندارند. برخی تحلیلگران معتقدند، شاید علت اصلی قرار گرفتن اروپایی‌ها در نقش «پلیس بد» اعتراض آنها به واشنگتن و تهران برای کنار گذاشتن بروکسل از روند مذاکرات هسته‌ای باشد.

منبع: روزنامه جام جم



Source link

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *