عصر ۲۵ بهمن سال گذشته، زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از قتل زن همسایهشان خبر داد. او گفت: مهناز و همسرش همیشه با هم اختلاف داشتند و با وجود اینکه یکبار جدا شده بودند، اما به خاطر بچههایشان دوباره ازدواج کردند. آنها اغلب اوقات با هم دعوا و درگیری داشتند. ساعت ۱۱ صبح بود. شوهر مهناز که کارمند بانک است با من تماس گرفت و گفت بچههایش مدرسه هستند و هر چه به تلفن همسرش زنگ میزند، پاسخ نمیدهد. به همین دلیل نگران همسرش شده بود و از من خواست که به او سر بزنم. من هم خودم را به آپارتمان آنها رساندم چندین بار زنگ زدم، اما کسی در را باز نکرد. بعد در را هل دادم که باز شد وقتی وارد خانه شدم ناگهان در اتاق خواب جسدش را پیدا کردم.
جنایت به خاطر سرقت
بهدنبال این تماس بازپرس موسی رضازاده و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد زن ۵۳ ساله در تختخوابش مواجه شدند. از زمان مرگ چند ساعتی میگذشت و علت مرگ خفگی اعلام شد. آثار خراش روی دست زن میانسال حکایت از درگیری او با قاتلش داشت. همچنین بررسیها نشان میداد که طلاهای مقتول نیز به سرقت رفته است.
گرچه در بررسیهای اولیه به نظر میرسید که زن میانسال قربانی سرقت شده است، اما سالم بودن درهای ورودی خانه، حکایت از ورود قاتلی آشنا داشت. از سویی اختلافات زوج میانسال و تماس همسر مقتول با زن همسایه، احتمال جنایت خانوادگی را مطرح کرد. با این فرضیه کارآگاهان به همسر وی ظنین شدند و در بازبینی دوربینهای مداربسته بانک محل کار نوید همسر مقتول دریافتند وی روز حادثه سه بار بانک را ترک کرده و مدام تلفنی در حال صحبت و مکالمه بوده است.
تحقیقات تیم جنایی از همکاران نوید، فرضیه قتل بدست همسر را پررنگ کرد، یکی از همکاران وی در تحقیقات گفت: مدتی قبل نوید از اجاره آدمکش برای قتل همسرش حرف میزد و از من پرسید کسی را میشناسی. بعد که پرسیدم کسی را پیدا کردی او در پاسخ گفت که شوخی کرده و هیچ مشکلی با همسرش ندارد.
فرضیه همسرکشی
در ادامه مشخص شد روز حادثه ۳۰ میلیون تومان از حساب مرد میانسال برداشت شده و او بیدلیل بین همکارانش شیرینی پخش کرده است. کارمند بانک که ابتدا منکر قتل همسرش بود در مواجهه با مدارک پلیسی به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: تمام داراییام را در اختیارم همسرم قرار داده بودم و حتی یک وام ۲۰۰ میلیونی برای مهناز گرفتم، اما او اقساطش را پرداخت نکرد و من مجبورم شدم اقساط وام را پرداخت کنم. مهناز حتی حاضر نمیشد اموالی که به نامش زده بودم را به من برگرداند.
او ادامه داد: همین موارد باعث شد که اختلافات ما روز به روز بیشتر شود و با اینکه یکبار از هم جدا شده بودیم به خاطر بچههایم دوباره ازدواج کردیم ولی دیگر نمیتوانستم این وضعیت را تحمل کنم و از یک سال قبل، تصمیم به قتل همسرم گرفتم. برای قتل او سناریوهای زیادی طراحی کرده بودم. اول میخواستم که با خوراندن قرص او را به قتل برسانم، اما ترسیدم که لو بروم. بعد تصمیم گرفتم آدمکشی را برای این کار اجیر کنم. سه ماه قبل از قتل همسرم، موضوع را به یکی از دوستانم گفتم و او دو خلافکار را به من معرفی کرد. بعد از چندین جلسه به توافق رسیدیم و آدرس و کلید خانهام را به آنها دادم تا همسرم را به قتل برسانند.
آدمکشی ۴۳۰ میلیونی
مرد میانسال گفت: با آدمکشها در تماس بودم و بعد از دقایقی آنها به من اطلاع دادند که همسرم را با روسری خفه کرده و طلاهایش را که حدود ۴۰۰ میلیون تومان ارزش داشت سرقت کردهاند.
بعد از جنایت هم آنها را در خیابانی همان حوالی دیدم و ۳۰ میلیون تومان به عنوان دستمزد پرداخت کردم. بعد هم برای اینکه ماجرا را طبیعی نشان دهم به زن همسایهمان زنگ زدم تا وانمود کنم که نگران همسرم هستم.
با اعترافات مرد میانسال، موسی رضازاده بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران دستور بررسی اظهارات متهم و شناسایی و بازداشت آدمکشهای اجارهای را صادر کرد.
روزنامه ایران